ترانه ام بی تو چه بی آهنگ است
و دعا می کنم برای همه مان.......
تا قطره اشک ها تا غم پنهان در دلها تا صدای فرو خفته در گلوها شنیده شود.......
و دعا می کنم برای همه مان.......
تا قطره اشک ها تا غم پنهان در دلها تا صدای فرو خفته در گلوها شنیده شود.......
صبری که به من دادی رو به پایان است..........
متوجه شدم که خیلی دنباله رو جمعیت نیستم ... گاهی کارهایی میکنم که متفاوت از دیگرانه ....... گرچه ممکنه کاری کوچیک و یا مسئله ساده ای باشه ولی اون رو متفاوت از دیگران حل می کنم...........
جابجا شدم از خوابگاهی که تا مرکز دانشگاه دور بود.... خوابگاه خالی شده بود ، تمام بچه های محلی کم کم وسایلشونو جم کردن و رفتن .........
اومدم خوابگاهی که به مرکز دانشگاه و آفیسم نزدیکه :10 دقیقه پیاده روی...........
کاری کردم که تا حالا هیچ ایرانیی نکرده بود....
همه طی این سالها توی این خوابگاه و خوابگاه مشابه دیگه اتاق تک نفر می گیرن: اتاقی که اینترنت داره، حمام،روشویی و توالت در یک اتاقک و فضای اتاق میشود به اندازه یک اتاق حدودا 3*3 متر. یک سلول انفرادی هولناک (از دید من) ما دخترا ایرانی هایی که از مارمولک هم بترسیم مجبوریم پنجره رو توری کنیم و در رو به تراس هم همیشه بسته و این باعث میشه اتاق از یه سلول انفرادی هم وحشتناک تر بشه(از دید من)....... اتاق توصیف شده جاییی که عموم دختر و پسرای ایرانی درش زندگی می کنن و از هر کدومشون وقتی با تعجب و هراس می پرسیدم چه جور همچین جایی دووم میارید ،گفتن : عادت می کنی...............
به اتاق خیلی بچه ها سر زدم ولی دیدم کنار اومدن با این مسئله استثنائا برام غیر ممکنه..... پیش از عادت می میرم.........
توی خوابگاه هایی که اتاق تک نفره هاش رو به دانشجو اینترنشنال میدن اتاق دو نفره هم هست ولی فقط به دانشجوای محلی میدن ......
رفتن پیش مسئول مهربون و خنده روی خوابگاه و در خواست اتاق از نوع دو نفره رو کردم ......... و دلایلی آوردم و خودم و لوس کردم و البته یه بسته گز آورده از ایران هم خرج شد........
فرایندش در 2 مرحله و 2 روز طی شد تا بالاخره راضی شد فاصله بین 2 ترم رو فعلا باشم تا ترم بعد ببینه چی میشه ....... بهش گفتم دوستم واسه اول ترم میاد و ......... دروغ نگفتم ،همپای والیبال و کوهم انشاءا... ترم جدید که 2 ماه و نیم دیگه است داره میاد ..... حالا تو اون موفع خدا بزرگه ، تا ببینم چی میشه ......
اتاقی که هستم بزرگ با 2 پنجره، دارای الکن و نور گیره ، اینترنت هم داره ............. اینقدر برا تمیز کردنش زحمت کشیدم که دیگه دلم نمیاد ترم بعد عوضش کنم،مجبورم از حمام و دستشویی اشتراکی خارج از اتاق استفاده کنم ....... ول یخوب دیگه من فضای بزرگتر و روشنتر و خوش نما رو انتخاب کردم............
یه کمد اضافه شده کابینت آـشپزخونه و یه میز مطالعه هم میز آشپزی.......
Ambulance savari…..
Bare aval jolo neshastam…sobh budo saat 8 va terafiki basi sangin…..ranande azhir ra rushan mikard o mashinhaye ke hame moadab o be saf shode beyne khotut harkat mikardan ,kenar mikeshidand ta mashine azhir kesh “az ruye khat” obur konad….
Fahmidam behtarin dast farmun ra rannande ambulans ha darnd na kamiyun??!!!….khub ast ke mariz ra hamishe aghab mikhabanand va gar na ba in tarigh ranandegi sekte ra hatman mizad….be shekle moejeze aasayi az beyne mashinha rad mishod vali Ayen baghal ha ro nemizad???!!!
Bare dovom chon jole ye nafare dige neshast, ba duste divane tar az khodam aghab neshastim…va in divane duste ,eshghe akasi ,bi vaghfe az khodamo khodesh aks migereft……… akhe darune ambulance ham dige aks gereftan dare??!!1….
.khoda baraye hich kas ambulans savari nayare.........
,man ke baraye rayegan budanesh va nadadane pule taksi bararye raftan be dr estefade kardim……..
khodaeish kodim danesh gah tuye iran clicick pezeshki dare o baraye ezame mariz be ye bimarestane mojahaztar khodesh nesbat be ferestadanesh mikone?!11
In jome baz rahiyam…deige vaghean khaste shodam…… inbar tanham……
Rasti chand ruz ast sahebe PC shodeam va niyaz nist ke digar har ruz laptope moazame ra bar dush keshide va tan nazok ra az sanginye aan beranjanam…..
Faghat ye moshkel HAST:keyboard jaded barchasbe farsi nadarad.. va garche bazi ra az hefZam vali soraat ra paeein miyavard va halash ra nadarmmmmmm