قایق
و قایقم را بر اقیانوس بی کران به آب انداختم
و سفر به قصد ناشناختها و دنیاهای دور دست کردم
دریا آرام است
آفتابی نرم و دلپذیر بر من می تابد
و صدای امواج آرام دریا چه گوش نوازست
ولی هیچ ساحلی در این نزدیکی ها به چشم نمی خورد
تا چشم کار می کند آب است و آب
بی هیج نشانی از جزیره و منزلگهی
نمی دانم قایقم را به کدامین سو برانم
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 16:26 توسط
|
هنگامی که شب ها به آسمان چشم می دوزیم اگر از محیط پر سر و صدای شهر نیز فاصله داشته باشیم ستاره های بسیاری می بینیم.شخیص شمال در شب ها توسط ستاره قطبی برای کاروانان و دریانوردان گذشته امری حیاتی بوده زیرا ستاره قطبی تنها ستاره ای است که از جای خودتکان نمی خورده است .