قسمتی از وصیتنامه ی استاد ابوالقاسم حالت ( ابوالقاسم عبدالله فرد ) ( ۱۳۷۱ - ۱۲۹۸ ) ، شاعر ، مترجم و طنزپرداز توانا ( توفیق - گل آقا ) :

بعد مرگم نه به خود زحمت بسیار دهید ، نه به من برسر گور و کفن آزار دهید

نه پی گورکن و قاری و غسال روید ، نه پی سنگ لحد پول به حجار دهید

به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسی ، که بدان عضو بود حاجت بسیار دهید

این دو چشمان قوی من به فلان چشم چران ، که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهید

وین زبان را که خداوند زبان بازی بود ، به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید

کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده ست ، راست تحویل علی اصغر گچکار دهید

وین دل سنگ مرا هم که بود سنگ سیاه ، به فلان سنگتراش ته بازار دهید

کلیه ام را به فلان رند عرق خوار که شد ، ازعرق کلیه اش پاک لت و پار دهید

ریه ام را به جوانی که ز دود و دم بنز ، درجوانی ریه ی او شده بیمار دهید

جگرم را به فلان بی جگر بی غیرت ، کمرم را به فلان مردک زن باز دهید

چانه ام را به فلان زن که پی وراجی ست ، معده ام را به فلان مرد شکمخوار دهید

گر سر سفره خورَد فاطمه بی دندان غم ، به که دندان مرا نیز به آن یار دهید

تا مگر بند به چیزی شده باشد دستش ، لااقل تخم مرا هم به طلبکار دهید !!!