وصیت نامه
بعد مرگم نه به خود زحمت بسیار دهید ، نه به من برسر گور و کفن آزار دهید
نه پی گورکن و قاری و غسال روید ، نه پی سنگ لحد پول به حجار دهید
به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسی ، که بدان عضو بود حاجت بسیار دهید
این دو چشمان قوی من به فلان چشم چران ، که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهید
وین زبان را که خداوند زبان بازی بود ، به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید
کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده ست ، راست تحویل علی اصغر گچکار دهید
وین دل سنگ مرا هم که بود سنگ سیاه ، به فلان سنگتراش ته بازار دهید
کلیه ام را به فلان رند عرق خوار که شد ، ازعرق کلیه اش پاک لت و پار دهید
ریه ام را به جوانی که ز دود و دم بنز ، درجوانی ریه ی او شده بیمار دهید
جگرم را به فلان بی جگر بی غیرت ، کمرم را به فلان مردک زن باز دهید
چانه ام را به فلان زن که پی وراجی ست ، معده ام را به فلان مرد شکمخوار دهید
گر سر سفره خورَد فاطمه بی دندان غم ، به که دندان مرا نیز به آن یار دهید
تا مگر بند به چیزی شده باشد دستش ، لااقل تخم مرا هم به طلبکار دهید !!!
هنگامی که شب ها به آسمان چشم می دوزیم اگر از محیط پر سر و صدای شهر نیز فاصله داشته باشیم ستاره های بسیاری می بینیم.شخیص شمال در شب ها توسط ستاره قطبی برای کاروانان و دریانوردان گذشته امری حیاتی بوده زیرا ستاره قطبی تنها ستاره ای است که از جای خودتکان نمی خورده است .