لبخند دلنشین
امروز حسی که حدود 2 ماه پیش تجربه کرده بودم باز برایم تداعی شد.....
فردی به ظاهر بیگانه در جلسه ای رسمی لبخندی به من زد که منحصر به فرد و برایم بسیار شیرین بود ....
لبخندی نشان از "لطف"، لبخندی با معنای"آفرین"، لبخندی با عمق "پشتت را دارم" لبخندی بی ریا و خالصانه برای آرامش دادن و همراهی با اشتیاق وافرت حین سخن گفتن در باب موضوعی ....
بعد از جلسه امروز تمام راه فکر می کردم کی بود و لبخند کی بود که مدتی پیش همین حس را به من داد ....
بالاخره یادم اومد ....
جلسه پرزنت درس سمینار ... در آخر پرزنت، کمک مدرس که برای مشاهده و نمره به پرزنت آمد بود، چنان لبخند ساده و عمیقی در پایان کلامم به من زد که تا آن روز چنان لبخند عمیق و معنا داری را حس نکرده بودم.....
فردی به ظاهر بیگانه در جلسه ای رسمی لبخندی به من زد که منحصر به فرد و برایم بسیار شیرین بود ....
لبخندی نشان از "لطف"، لبخندی با معنای"آفرین"، لبخندی با عمق "پشتت را دارم" لبخندی بی ریا و خالصانه برای آرامش دادن و همراهی با اشتیاق وافرت حین سخن گفتن در باب موضوعی ....
بعد از جلسه امروز تمام راه فکر می کردم کی بود و لبخند کی بود که مدتی پیش همین حس را به من داد ....
بالاخره یادم اومد ....
جلسه پرزنت درس سمینار ... در آخر پرزنت، کمک مدرس که برای مشاهده و نمره به پرزنت آمد بود، چنان لبخند ساده و عمیقی در پایان کلامم به من زد که تا آن روز چنان لبخند عمیق و معنا داری را حس نکرده بودم.....
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۶ ساعت 21:23 توسط
|